صفحه اصلی»رایانش ابری و معرفی فناوری : رایانش مرزی یا Edge Computing چیست؟

رایانش مرزی یا Edge Computing چیست؟

رایانش مرزی چیست؟

اشتراک گذاری:

رایانش مرزی چیست؛‌  با گسترش اینترنت اشیاء (IoT)، دستگاه‌های هوشمند و نیاز روزافزون به پردازش سریع داده‌ها، مفهومی به‌نام رایانش مرزی (Edge Computing) به‌عنوان یکی از تحولات کلیدی در زیرساخت‌های دیجیتال مطرح شده است. اما Edge Computing چیست و چه تفاوتی با رایانش ابری دارد؟ در این مقاله از آبالون، قصد داریم  این مفهوم را توضیح دهیم و کاربردها، مزایا و معماری رایانش مرزی را بررسی می‌کنیم.

رایانش مرزی چیست؟

رایانش مرزی (Edge Computing) مدلی از پردازش داده است که در آن اطلاعات به‌جای ارسال به دیتاسنترهای مرکزی یا سرور ابری دوردست، در نزدیک‌ترین نقطه ممکن به محل تولیدشان (مانند سنسورها، دستگاه‌های IoT یا کاربران نهایی) پردازش می‌شوند. در این معماری، داده‌ها در همان «لبه» شبکه (Edge) تحلیل می‌شوند و فقط نتایج یا داده‌های ضروری به سرور مرکزی منتقل می‌گردند. این رویکرد باعث کاهش چشمگیر تأخیر (Latency)، افزایش سرعت پاسخ‌گویی، صرفه‌جویی در پهنای باند و بهبود امنیت داده‌ها می‌شود. به همین دلیل، Edge Computing امروزه در حوزه‌هایی مانند اینترنت اشیا، خودروهای هوشمند، سلامت دیجیتال و صنعت ۴.۰ به یک فناوری کلیدی تبدیل شده است.

تفاوت رایانش ابری و مرزی

رایانش مرزی چیست؟

درک تفاوت رایانش ابری و مرزی برای تصمیم‌گیری در انتخاب معماری مناسب اهمیت زیادی دارد. جدول زیر  این تفاوت‌ها را نشان می‌دهد:

ویژگی رایانش ابری رایانش مرزی
محل پردازش داده دیتاسنتر مرکزی نزدیک به منبع داده
تأخیر ممکن است زیاد باشد بسیار کم
پهنای باند مصرفی بالا کمتر
امنیت نیازمند مدیریت متمرکز امکان تقویت امنیت محلی
مقیاس‌پذیری بسیار بالا محدودتر، اما سریع‌تر

 

برای درک عمیق‌تر این تفاوت نیاز است که مؤلفه‌های گفته شده در جدول بالا را بیشتر توضیح دهیم. این نکته را در نظر بگیرید که هر دو مدل به‌منظور پردازش و مدیریت داده طراحی شده‌اند، اما تفاوت اساسی در محل انجام این پردازش‌ها، سرعت پاسخ‌گویی، و اهداف طراحی آن‌هاست.

محل پردازش داده

در رایانش ابری، تمام داده‌ها از طریق اینترنت به سرورهای متمرکز و اغلب دور از محل تولید داده‌ها منتقل می‌شوند. این سرورها در مراکز داده بزرگ قرار دارند و قدرت پردازشی و ذخیره‌سازی بسیار بالایی دارند. در مقابل، پردازش لبه بر این اصل استوار است که داده‌ها در همان نزدیکی محل تولید (مانند دستگاه‌های IoT یا سنسورها) پردازش شوند. این امر منجر به کاهش وابستگی به اینترنت و زیرساخت‌های ابری می‌شود.

زمان پاسخ‌گویی (Latency)

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های رایانش مرزی کاهش تأخیر در پردازش داده‌هاست. در سناریوهایی که نیاز به تصمیم‌گیری در لحظه وجود دارد (مانند خودروهای خودران، خطوط تولید هوشمند یا نظارت تصویری بلادرنگ) استفاده از رایانش مرزی می‌تواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد. در مقابل، رایانش ابری ممکن است با تأخیراتی مواجه شود که برای این موارد بحرانی مناسب نیست.

پهنای باند و ترافیک شبکه

ارسال حجم بالای داده به فضای ابری نیازمند پهنای باند زیاد است. در حالی که در رایانش مرزی، بخش زیادی از داده‌ها پیش از ارسال به ابر فیلتر یا پردازش می‌شوند، که این امر مصرف پهنای باند را کاهش می‌دهد. به‌ویژه در کاربردهای صنعتی یا شهری، کاهش ترافیک شبکه نه‌تنها هزینه‌بر نیست، بلکه عملکرد کلی سیستم را نیز بهبود می‌بخشد.

امنیت داده

در نگاه اول ممکن است تصور شود که نگه‌داری داده در فضای ابری امن‌تر است، اما در بسیاری از موارد، پردازش داده به‌صورت محلی می‌تواند امنیت بیشتری فراهم کند، زیرا داده‌ها پیش از انتقال رمزگذاری می‌شوند یا اصلاً نیازی به ارسال ندارند. البته باید توجه داشت که نودهای مرزی نیز نیازمند محافظت فیزیکی و نرم‌افزاری مناسب هستند.

مقیاس‌پذیری و مدیریت زیرساخت

رایانش ابری به‌دلیل ساختار متمرکز خود، مقیاس‌پذیری بسیار بالایی دارد و می‌توان به‌راحتی منابع جدیدی به آن افزود. اما در رایانش مرزی، منابع پردازشی توزیع‌شده هستند و مدیریت آن‌ها نیاز به طراحی دقیق و سیستم‌های نظارت پیشرفته دارد. با این حال، ترکیب هوشمندانه این دو مدل می‌تواند راه‌حل‌هایی ارائه دهد که هم سریع و هم مقیاس‌پذیر باشند.

در مجموع، تفاوت رایانش ابری و مرزی در رویکرد آن‌ها به مکان و زمان پردازش داده نهفته است. رایانش ابری برای تحلیل‌های کلان، یادگیری ماشین و ذخیره‌سازی گسترده ایده‌آل است، در حالی که رایانش مرزی برای واکنش‌های سریع، مصرف بهینه منابع شبکه و کاربری‌های لحظه‌ای، انتخابی هوشمندانه محسوب می‌شود.

معماری رایانش مرزی چگونه کار می‌کند؟

معماری رایانش مرزی (Edge Computing Architecture) بر پایه‌ اصل «نزدیک‌کردن قدرت پردازش به منبع داده» طراحی شده است. هدف اصلی این معماری همانطور که پیشتر گفته شد، کاهش تأخیر، افزایش بهره‌وری و کاهش وابستگی به زیرساخت‌های متمرکز است. برخلاف رایانش ابری که پردازش در مراکز داده دور انجام می‌شود، رایانش مرزی از یک ساختار توزیع‌شده به شرح زیر استفاده می‌کند.

۱. دستگاه‌های تولید داده (Data Sources)

در اولین سطح این معماری، دستگاه‌هایی قرار دارند که داده تولید می‌کنند. این‌ها می‌توانند شامل حسگرهای صنعتی، دوربین‌های امنیتی، تجهیزات پزشکی، دستگاه‌های موبایل یا هر نوع دستگاه اینترنت اشیاء (IoT) باشند. این دستگاه‌ها به‌طور پیوسته داده‌ تولید می‌کنند که باید به‌سرعت تحلیل شوند.

۲. نودهای مرزی (Edge Nodes)

در گام بعد، داده‌ها به‌جای ارسال مستقیم به فضای ابری، ابتدا به نودهای مرزی فرستاده می‌شوند. این نودها می‌توانند Gatewayهای هوشمند، روترهای پیشرفته یا حتی سرورهای کوچک محلی باشند. نودهای مرزی وظیفه پردازش اولیه داده‌ها را بر عهده دارند؛ از جمله فیلتر کردن، فشرده‌سازی، تحلیل فوری و تصمیم‌گیری بلادرنگ.

به‌عنوان مثال، در یک کارخانه‌ی هوشمند، نود مرزی ممکن است تشخیص دهد که دمای یکی از دستگاه‌ها بیش از حد مجاز است و بلافاصله سیستم خنک‌کننده را فعال کند (پیش از آن‌که نیاز به ارسال هشدار به فضای ابری باشد).

۳. لایه ارتباطی و هماهنگی (Edge-to-Cloud Interface)

بخشی از داده‌هایی که نیاز به تحلیل عمیق‌تر، ذخیره‌سازی بلندمدت یا یادگیری ماشینی دارند، از طریق یک لایه‌ی ارتباطی به زیرساخت ابری ارسال می‌شوند. این لایه مسئول مدیریت پهنای باند، تأخیر و هماهنگی بین سیستم‌های مرزی و ابری است.

در این مدل، معماری به‌صورت ترکیبی (Hybrid) طراحی می‌شود؛ یعنی پردازش اولیه در لبه انجام می‌گیرد و تنها داده‌های ارزشمند یا ضروری به ابر منتقل می‌شوند.

۴. فضای ابری (Cloud Backend)

در نهایت، داده‌های منتقل‌شده در زیرساخت ابری ذخیره و پردازش می‌شوند. این فضا برای تحلیل‌های گسترده، ذخیره‌سازی بلندمدت، آموزش مدل‌های یادگیری ماشین و تهیه گزارش‌های جامع به‌کار می‌رود. ابر در این معماری همچنان نقش حیاتی دارد، اما نه به‌عنوان تنها نقطه پردازش.

ویژگی‌های معماری رایانش مرزی

  • توزیع‌شدگی: منابع پردازش به‌صورت غیرمتمرکز در سطح شبکه پراکنده‌اند.
  • مقیاس‌پذیری محلی: می‌توان نودهای مرزی را به‌سادگی در بخش‌های مختلف سیستم اضافه کرد.
  • واکنش بلادرنگ: توانایی تحلیل و تصمیم‌گیری سریع در محل.
  • کاهش مصرف شبکه: تنها داده‌های ضروری به فضای ابری منتقل می‌شوند.
  • افزایش پایداری: در صورت قطع ارتباط با ابر، نودهای مرزی همچنان فعال باقی می‌مانند.

چالش‌های پیاده‌سازی Edge Computing

با وجود مزایای فراوان رایانش مرزی (Edge Computing) در کاهش تأخیر، بهبود امنیت و افزایش کارایی، پیاده‌سازی آن با چالش‌های قابل توجهی همراه است. این چالش‌ها هم در سطح فنی و هم در سطح مدیریتی و اقتصادی مطرح‌اند. در ادامه، مهم‌ترین چالش‌های پیاده‌سازی این فناوری را بررسی می‌کنیم.

۱. مدیریت پیچیده زیرساخت توزیع‌شده

در رایانش مرزی، برخلاف معماری متمرکز ابری، پردازش روی ده‌ها یا صدها نود در نقاط مختلف انجام می‌شود. این امر نیازمند مدیریت پیچیده‌ای برای نظارت، به‌روزرسانی، هماهنگی و عیب‌یابی است. پایش سلامت نودهای مرزی و هماهنگی بین آن‌ها، مستلزم ابزارهای مدیریت شبکه پیشرفته و تیم‌های متخصص است.

۲. امنیت داده‌ها در لبه شبکه

در حالی که رایانش مرزی می‌تواند برخی جنبه‌های امنیت را بهبود بخشد، اما توزیع‌ بودن نودها خطراتی مانند دسترسی فیزیکی غیرمجاز، حملات محلی (local attacks)، بدافزارهای جاسازی‌شده در دستگاه‌ها، و عدم یکپارچگی در سیاست‌های امنیتی را افزایش می‌دهد. پیاده‌سازی رمزنگاری سرتاسری، احراز هویت چندلایه، و به‌روزرسانی ایمن firmware، الزامی است اما پیچیده و پرهزینه است.

۳. منابع محدود پردازشی

بسیاری از نودهای مرزی (مخصوصاً دستگاه‌های IoT) از منابع محدودی در زمینه پردازنده، حافظه و انرژی برخوردارند. این محدودیت‌ها باعث می‌شود پیاده‌سازی الگوریتم‌های سنگین تحلیلی یا یادگیری ماشین به‌طور مستقیم روی نودها دشوار باشد و نیاز به طراحی سبک و بهینه نرم‌افزارها وجود داشته باشد.

۴. استانداردهای پراکنده و نبود هم‌گرایی

رایانش مرزی هنوز در حال توسعه است و استانداردهای یکپارچه جهانی برای معماری، پروتکل‌های ارتباطی، امنیت و داده‌نگاری وجود ندارد. این موضوع مانع از تعامل‌پذیری (interoperability) بین تولیدکنندگان مختلف می‌شود و توسعه اکوسیستم‌های پایدار را دشوار می‌سازد.

کاربرد Edge Computing در دنیای واقعی

رایانش مرزی چیست؟

رایانش مرزی (Edge Computing) بدلیل داشتن ویژگی‌ها و توانمندی‌های منحصربه‌فرد می‌تواند در زمینه‌های مختلفی کاربرد داشته باشد. برخی از اصلی‌ترین این کاربردها در دنیای امروز را در ادامه بررسی می‌کنیم:

۱. خودروهای خودران و حمل‌ونقل هوشمند

خودروهای خودران نیازمند تحلیل بلادرنگ داده‌هایی هستند که از حسگرها، دوربین‌ها و لایدارها دریافت می‌کنند. تأخیر در انتقال این داده‌ها به ابر می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری اشتباه و حوادث خطرناک شود. با کمک پردازش لبه، بخش عمده‌ای از تحلیل‌ها مستقیماً در خود خودرو انجام می‌گیرد و تنها داده‌های ثانویه به فضای ابری ارسال می‌شود. این معماری عملکرد سریع و ایمن خودروها را تضمین می‌کند.

۲. اینترنت اشیاء صنعتی (IIoT)

در کارخانه‌ها، سنسورهای متعددی روی ماشین‌آلات نصب شده‌اند که داده‌هایی مانند دما، لرزش، مصرف انرژی و عملکرد را به‌صورت لحظه‌ای ثبت می‌کنند. Edge Computing این امکان را می‌دهد که این داده‌ها در همان محل پردازش و تحلیل شوند تا اختلالات احتمالی، قبل از وقوع، شناسایی شوند. این کاربرد در حوزه نگه‌داری پیش‌بینانه (Predictive Maintenance) بسیار کلیدی است.

۳. سلامت دیجیتال و تجهیزات پزشکی

در دستگاه‌هایی مانند مانیتورهای علائم حیاتی، پمپ‌های انسولین هوشمند یا تجهیزات اتاق عمل، تصمیم‌گیری سریع می‌تواند نجات‌بخش باشد. رایانش مرزی اجازه می‌دهد که داده‌ها در همان دستگاه یا نزدیک‌ترین نود مرزی پردازش شوند و تنها در صورت نیاز، داده‌های جامع‌تر برای تحلیل بلندمدت به فضای ابری ارسال شوند. این امر نه‌تنها سرعت، بلکه حریم خصوصی بیمار را نیز افزایش می‌دهد.

۴. شهرهای هوشمند

در شهرهای هوشمند، هزاران دوربین نظارتی، سنسورهای ترافیکی، حسگرهای کیفیت هوا و پارکینگ‌های هوشمند فعال هستند. پردازش همه این داده‌ها در ابر منجر به تأخیر و فشار روی شبکه می‌شود. Edge Computing امکان مدیریت ترافیک، کنترل روشنایی، هشدارهای اضطراری و تحلیل ویدئویی را در محل فراهم می‌کند و به تصمیم‌گیری لحظه‌ای کمک می‌کند.

جمع‌بندی

رایانش مرزی (Edge Computing) با فراهم‌کردن امکان پردازش لبه و کاهش وابستگی به ابر، تحولی در نحوه‌ی تحلیل و استفاده از داده‌ها ایجاد کرده است. در مقایسه با مدل سنتی ابری، تفاوت رایانش ابری و مرزی در محل و سرعت پردازش داده‌هاست؛ جایی که رایانش مرزی عملکرد بلادرنگ را ممکن می‌سازد. با گسترش اینترنت اشیاء و نیاز به پاسخ سریع، معماری رایانش مرزی به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند سلامت دیجیتال، خودروهای هوشمند، و شهرهای هوشمند کاربردهای گسترده‌ای یافته است.  در نهایت، شناخت درست این فناوری و به‌کارگیری هوشمندانه آن، گامی ضروری در مسیر آینده‌ی زیرساخت‌های دیجیتال است.

مطالب مرتبط

پلسک چیست؟

پلسک (Plesk) یک کنترل‌پنل قدرتمند میزبانی وب است که به کاربران امکان مدیریت ساده هاست، سرور، دامنه، دیتابیس و ایمیل را از طریق رابط کاربری گرافیکی می‌دهد. پشتیبانی همزمان از سرورهای لینوکس و ویندوز باعث شده پلسک به گزینه‌ای محبوب در میان توسعه‌دهندگان و شرکت‌های هاستینگ تبدیل شود. در این مقاله بررسی می‌کنیم که پلسک چیست، چه قابلیت‌هایی دارد، چه تفاوتی با cPanel دارد و چرا بسیاری از کاربران برای مدیریت سرور و وب‌سایت‌های خود به سراغ آن می‌روند.

تکنولوژی DLP چیست؟

تکنولوژی DLP (Data Loss Prevention) یک راهکار پیشرفته امنیت اطلاعات است که با شناسایی و کنترل داده‌های حساس، از نشت یا سوءاستفاده از اطلاعات سازمانی جلوگیری می‌کند. این فناوری داده‌ها را در سه سطح «در حال استفاده»، «در حال انتقال» و «ذخیره‌شده» پایش کرده و علاوه بر پیشگیری از خطاهای انسانی، در رعایت الزامات قانونی مانند GDPR و HIPAA نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. در این مقاله بررسی می‌کنیم DLP چیست، چرا اهمیت دارد، چه انواعی دارد، چه مزایا و چالش‌هایی به همراه دارد و چرا پیاده‌سازی صحیح آن برای امنیت سایبری مدرن یک ضرورت حیاتی محسوب می‌شود.

31 شهریور 1404

phpMyAdmin چیست؟ 

phpMyAdmin چیست؟ ابزاری تحت وب و متن‌باز برای مدیریت دیتابیس‌های MySQL و MariaDB است که با رابط کاربری ساده و امکانات گسترده، فرآیند مدیریت پایگاه داده را بسیار آسان می‌کند. در این مقاله با قابلیت‌ها و مزایای phpMyAdmin آشنا می‌شویم، نحوه ورود و ساخت دیتابیس در آن را بررسی می‌کنیم، به معایب احتمالی آن اشاره خواهیم کرد.

دریافت سرویس تست رایگان

ارتباط با ابر زَس

تلفن:        91078149 –  021

ایمیل:       Sales@XaaS.ir